حجت الاسلام والمسلمین مظاهری سیف از محققان و پژوهشگران عرصه مهدویت و مؤسس مرکز تحقیقات بهداشت معنوی، به مناسبت یکهزار و صدو هفتاد و سومین سال امامت حجت خداوند، نگاه جهان معاصر به ویژه غرب به ظهور حضرت مهدی(عج) و تلاشهای مذبوحانه غرب برای انحراف در مهدویت را در گفتگو با سرویس علمی و فرهنگی مرکز خبر حوزه به بحث نشسته است.
ضمن تبریک آغاز سالروز امامت حضرت حجتبن الحسن عسکری(عج) توجه عاشقان مهدی را به مصاحبه ذیل جلب میکنیم.
* همانطور که میدانید نهم ربیع آغاز امامت حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد. در ابتدا اگر برای ورود به بحث مقدمهای دارید بگویید؟
مهدویت، امروز بیش از دورههای گذشته میتواند محور بحث قرار بگیرد به خصوص با اتفاقات اخیری که در کشورهای اسلامی با عنوان بیداری اسلامی در حال رخ دادن است، این اعتقاد بیش از گذشته محل توجه ملتها قرار گرفته، امیدواریم این بیداریها ما را به نتایج خوبی برساند تا بتوانیم آماده ظهور امام زمان(عج) باشیم .
* مهمترین مباحثی که در جهان امروز به خصوص غرب نسبت به مسائل مهدویت محل بحث است در چند محور قابل بررسی و دسته بندی است؟
آنچیزی که در غرب میتوان بررسی کرد، در واقع پاسخ به این سئوال است که غرب چه استراتژی برای رویارویی با مهدویت در نظر گرفته است ؟ باید گفت؛ دو خط مشی و دو جریان در جهت مقابله با حقیقت مهدویت در حال رشد میباشد، البته این دو جریان مکمل هم میباشند و شباهتهایی با هم دارند. اولین مقصد این جریان تضعیف باور مردم نسبت به مهدویت است؛ باور به اینکه فردی با ویژگیهایی مشخص از سرزمین مشخصی ظهور میکند و مسلمان است و برای اصلاح جهانی قیام میکند را در نوک حملات خود قرار دادهاند .
* این موضوع چگونه تضعیف میشود ؟
با زمینه سازی و حمایت از مدعیان مهدویت یا به وجود آوردن مدعیان دروغین این سیر در حال شکل گیری و انجام است، الان در شرایطی هستیم که افرادی ادعای منجی گری میکنند، برخی از آنها صریحا خود را منجی میدانند و این گونه افراد ساده لوح هستند ، اما برخی هوشمندانه اقدام میکنند و قرائنی را بدست مخاطبین میدهند که خودشان موعود و منجی جهان هستند ، این افراد یا گروهها از سوی برخی کشورها پشتیبانی و در شیوههای تبلیغی ایشان و حتی آموزههایی را که سامان دهی میکنند وجه اشتراکهایی دیده میشود، اگر ما چند نفر از این مدعیان را کنار هم قرار دهیم، میتوان اینگونه یافت که همه آنها در یک چار چوب حرکت میکنند و از این مقایسه احتمال میدهیم این مطالب عقبهای دارد و شاید این طرحها را در اختیار آنها قرار میدهند و پشتیبانی میشوند این یک استراتژی است و اگر هر روز از گوشهای فردی ادعای منجی گیری کرد، مسئله مهدویت در نزد مردم لوث میشود و باور ایشان نسبت به این حقیقت تضعیف میگردد و نمیتواند موضوع مهدویت را جدی تلقی کنند .
استراتژی دیگری که در این زمینه پی گیری میکند، مسئله منجی سازی است و در حال حاضر در دنیا افرادی هستند که از آنها تبلیغ میشود و میخواهند به مردم القاء کنند که منجی جهان هستند و جهان را با شادمانی و امید بیشتر و چشم اندازی روشن از آینده ارائه میدهند و نوید آینده روشنی را با استفاده از تعالیم این فرد یا افراد تحصیل کرده دنبال میکنند.
* در حال حاضر بزرگترین رقیب در موضوع مهدویت چه تفکری است ؟
جریانی به نام «تفکر نوین» است و این جریان ده اصل دارد و یک اصل آن " new age " است و ایشان بشارت میدهند که بزودی عصر نوینی از آگاهی و معنویت در راه است و به وجود خواهد آمد و ادعا میکنند، تعالیم ایشان انسان را به معنویت و سعادت خواهد ساند و تعداد این افراد زیاد است به خصوص از سال 2008 میلادی در آمریکا گرد هم آمدند ، در آغار تعداد آنها 14 نفر بود، ولی الان بیش از 60 نفر شدهاند و همه اینها از کسانی هستند که در دنیا به نام رهبران معنوی شناخته شده هستند و آثار و سخنرانیهای آنها در سراسر دنیا و بلاد اسلامی حتی در کشور ما در تیراژ زیادی به صورت کتاب و سخنرانی و فیلم ترجمه یا زیرنویس شده است و در دسترس عموم قرار گرفته است و هیچ نقد و تبیینی هم نسبت به آن صورت نمیگیرد، البته در جریان بیداری اسلامی یکی از نگرانیها این است که این تفکردر آینده انحرافاتی را ایجاد کند، خلاصه در حال حاضر دو استراتژی را مییابیم، اول تضعیف آن باور درست و معرفت صحیح با ایجاد مدعیان دروغین و دوم ارائه یک بدیل جهانی برای آن منجی.
* نگاه غرب به منجی چگونه نگاهی است و به دنبال چه اهدافی میباشند ؟
از آنجایی که ایشان دین را قبول ندارند، اما میخواهند نوعی از معنویت ورزی را در جهان کانلیزه کنند، اقدام به حمایت و پشتیبانی از عرفانهای نو ظهور میکنند، یکی از ریشههای اصلی ظهور، عرفانهای نوظهور و جنبشهای معنوی جدید، همین تفکر نوین است ، بسیاری از افرادی که در حال حاضر مدعیان رهبری معنوی و رهبران عرفان وارها هستند، به نوعی پیامبران و مبشران این تفکر نوین هستند و ایشان میخواهند، معنویتی بدون دین عرضه کنند .
* این معنویت چه ویژگیهایی دارد ؟
چند ویژگی دارد، اول اینکه با ارزشهای تمدن «لیبرال سرمایه داری» هم سو است ، ارزشهایی مثل لذت طلبی ، مصرف گرایی و دنیا زدگی از شاخصهای این معنویتهاست در معنویت تعریف شده ایشان ، تنها زندگی خوشی برای همین دنیا ترسیم میکنند و غایت آن معنویت رسیدن به زندگی خوب دنیوی است، اما در تفکر صحیح مهدویت گرچه حیات طیبه دنیایی را دنبال میکند، اما حیات ابدی انسان بدست فراموشی سپرده نمیشود . از دیگر ویژگیهای این نگاه، معرفی ایالت متحده آمریکا به عنوان آرمان و کانون شکل گیری این حیات جدید است تا جایی که برخی از مبلغان این عصر جدید، فیلمی را تولید کردند و تعدادی از ایشان در آن سخن میگویند و درآنجا حرکت جرج بوش در حمله به عراق و افغانستان و ... را آغاز رفتن به سوی عصر جدید آگاهی و معنویت معرفی میکنند و ایالات متحده آمریکا تا این حد در این تفکر محوریت دارد و گاه تا جایی پیش میروند که رئیس جمهور آمریکا را به عنوان منجی معرفی میکنند و برخی این حرفها را هم زدهاند .
* آیا این جریان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سرعت بیشتری یافته است ؟
اصل پایه گذاری و شکل گیری تفکر نوین به سالهای 1812 به بعد بر میگردد که همچنان ادامه یافت تا دوره معاصر، اما ترویج و گسترش آن به سالهای بعد از جنگ جهانی دوم بر میگردد دهه 60 و هفتاد میلادی تا اواخر دهه هفتاد بود که انقلاب اسلامی پیروز شد، اما نمیتوان گفت؛ علت پیدایش این تفکر انقلاب اسلامی بوده است، البته برخی ادعا کردهاند عرفانهای نو ظهور برای مقابله با انقلاب اسلامی ایجاد شده است در صورتی که اینگونه نبوده است، اما میتوان انقلاب اسلامی ایران را موجب سرعت گرفتن این جریان دانست ، انقلاب اسلامی این زمینه را ایجاد کرد که مردم به معنویت توجه کنند و در دنیای امروز حرف معنوی بُرد، داشته باشد و شاید احساس کردند، این عطش هست و مطالبی را که آماده کردهاند با اعتماد به نفس بیشتری در اختیار مردم دنیا قرار دهند .
* به نظر شما غرب و تفکر نوین در اجرایی کردن منویات خود چقدر موفق بودهاند ؟
موفق بودن یا نبودن غرب در گرو یک ارزیابی دقیق است، به نظر میرسد این ارزیابی تا به حال صورت نگرفته است و کار آنها بسیار گسترده است، الان در سراسر جهان و کشور خودمان، میلیونها مقاله و کتاب از آنها میابیم ، فیلمهای که الان جزو پر بیینده ترین فیلمهابی دنیا است از تولیدات ایشان است، فیلمهای مستند و داستانی و کارتونی فراوانی منتشر میکنند و من اگر بخواهم با مبانی خودم تحلیلی از این حرکت داشته باشم، میتوانم بگویم این اقدامات آب درهاون کوبیدن است .
* ممکن است با توجه به پیشینه و اعتقادات دینی مرم ایران زمین نتوانند موفقیت زیادی بدست آورند، ما در سطح جهانی چطور؟
چون بنای تفکر نوین غرب، یک بنای تار عنکبوتی است و پر از ضد و نقیضها و سطحی نگریهاست و ممکن است جمعی را بر انگیزند و حرکاتی هم صورت بگیرد، اما روند پایداری ندارند و از بین میروند.